نـقـد فـیـلــم هـالــیوودی

نقد فیلم خارجی نقد فیلمهای هالیوودی سینمای هالیوود

نـقـد فـیـلــم هـالــیوودی

نقد فیلم خارجی نقد فیلمهای هالیوودی سینمای هالیوود

برابرساز The Equalizer



علی رغم اینکه برابرساز بازسازی مجموعه ای تلویزیونیه ، اما بازهم برای سینمای امروز داستان آشنایی داره و بیشتر به نظر میاد ترکیبی از فیلمهایی مانند لئون ، تیکن (ربوده شده) و امثال اینها باشه ؛ اگرچه نه در حد و اندازه ی مقایسه با لئون و نه به پر حادثه بودن تیکن . با این حال برابرساز ، کاراکتری به نام رابرت مک کال داره که اهل شلوغ کاری نیست و یکی از دلایلی که هرگز از اسلحه گرم استفاده نمی کنه همینه ؛ کاراکتری که همچون دو نمونه ذکرشده ، ترکیبی دوست داشتنی و باورپذیر از خشونت و عاطفست .

از همون نماهای ابتدایی ، تلاش بر دقیق جلوه دادن کاراکتر رابرت و تاکید روی نکاتی غیر از خود این کاراکتر نمایانه و از اونجایی که آنتونی فاکوا کارگردان تازه کاری نیست ، در ادامه ، اهمیت این حرکات و این شروع بیشتر مشخص می شه . نکته ای که در تریلر وجود داشت و خوشبختانه در فیلم هم وجود داره ، حضور کوتاه کلوئی مورتز ـه که محدود به اوایل و اواخر فیلم می شه ، مورتز بازیگری دوست داشتنیه اما علی رغم بازی نسبتا قابل قبولش ، پرداخت چندانی براش انجام نشده و با وجود شباهت های نقش اون به کاراکتر آیریس در راننده تاکسی با بازی جوی فاستر نوجوان ( صرفا شباهت ) ، بیشتر انگیزه ای است لازم برای شروع عملیات برابرسازی و مردانه دنزل واشنگتن. 

احتمالا افرادی هم که  سینما رو خیلی جدی دنبال نمی کنن ، اذعان خواهند کرد که کلیت داستان ، نکته چندان متمایز کننده ای نداره و این حتی در مورد گذشته کوتاهی که در مورد رابرت گفته می شه هم وجود داره چراکه چندان کارآمد نیست و قاعدتا 130 دقیقه زمان برای همچین داستانی ، کمی بیش از اندازست ؛ با این حال تاکید روی جزئیات و پرداخت دقیق ویژگی های ظاهری و رفتاری رابرت به همراه بازی تماشایی دنزل واشنگتن ، بهتر از اون چیزی شده که روی کاغذ به نظر می رسه و همین نکته اساسی باعث شده تا مخاطب به راحتی با این کاراکتر همراه بشه ، از زیرکی اون لذت ببره و در سکانس های اکشن مجذوب حرکاتش بشه ؛ مخصوصا که در مقابل رابرت ، کاراکتر بدمن داستان (تدی) هم علاوه بر بازی کاملا جدی و باورپذیر مارتین سوکاس، جذابیت دو قطب مخالف داستان رو افزایش داده .

آنتونی فاکوا اگرچه در به کاربردن اسلوموشن ها ، تا حدی اغراق آمیز عمل کرده اما تسلط اون بر اجزای فیلم، نه اثری ویژه اما جذاب و قابل قبول در سینمای اکشن تک نفره رو رقم زده و نقطه تکمیل این ذکاوت ، در سکانس های پایانی در مسکو و بیرون اومدن رابرت از ساختمونه و آمریکایی که همچنان برنده بلامنازع نبردهاست !